ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر صلیالله علیهوآله: من برای کسی که بگو مگو را رها کند، هرچند حق با او باشد و برای کسی که دروغ گفتن را اگر چه به شوخی باشد، ترک گوید و برای کسی که اخلاقش را نیکو گرداند، خانهای در حاشیه بهشت و خانهای در مرکز بهشت و خانهای در بالای بهشت ضمانت میکنم. خصال ص 144، ح 170
پیام تسلیت سیدعباس صالحی برای درگذشت محمدعلی کشاورز
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت محمدعلی کشاورز هنرمند پیشکسوت کشورمان را تسلیت گفت. در پیام سیدعباس صالحی آمده است: خبر درگذشت هنرمند پیشکسوت سینما و تئاتر استاد محمدعلی کشاورز موجب تاثر شد. مردم هنردوست کشورمان سالیان متمادی، شاهد نقش آفرینی های کم نظیر او در سینما، تئاتر و تلویزیون بودند و خاطره جمعی ما هرگز نام او را از یاد نخواهد برد. اینجانب فقدان این هنرمند بزرگ را به خانواده ایشان، جامعه هنری و عموم هموطنان تسلیت می گویم و از خداوند متعال مغفرت و رحمت واسعه برای آن عزیز از دست رفته و صبر و بردباری بازماندگان محترم را خواستارم.
با کتابها سفر کنیم
نیلی محجوب
فعال ادبیات کودک و نوجوان
سرانه مطالعه هر ایرانی از قول وزیر ارشاد (آبان 98) در پیمایش انجام شده، 13 دقیقه گزارش شده است.
طبق آمار جهانی، بیشترین سرانه مطالعه در جهان مربوط به کشور فنلاند، 44 دقیقه در روز است.
مسلماً ارقام دروغ نمیگویند؛ با توجه به همین ارقام و با توجه به جمعیت افراد باسواد، محصلان، دانشجویان و... سرانه مطالعه در ایران یک شوخی تلخ خواهد بود. از طرف دیگر آمار و ارقام تیراژ کتابهای منتشر شده و کاهش تعداد کتابهای چاپ شده به نسبت جمعیت ماجرای کتاب و کتابخوانی را به سوگواری بدل میکند.
در شرایط نامناسب اقتصادی، کتاب جزو اولین کالاهایی است که از سبد خانواده حذف میشود و بازگشت آن و تبدیل شدنش به یک عادت، مستلزم فرهنگسازی مجدد و بهبود شرایط اقتصادی و ثبات آن خواهد بود.
مدتهاست فعالیت کتابخانههای عمومی، کتابخانههای محلی کانون پرورش فکری و حتی کتابخانههای مساجد در محاق رفته است.
این روزها افزایش قیمت کاغذ و بالارفتن قیمت کتاب، حتی کتابخوانها را به چالش خواندن کشیده است. وقتی رمان نوجوان حدود 70 تا 90 هزار تومان و کتابهای خردسال از 30 هزار تومان به بالا میرود، مسلماً یکی از مشکلات خانوادههای کتابخوان خرید کتاب مناسب خواهد بود.
نبود کتابخانههای عمومی و قیمت بالای کتاب، یکی از علل گرایش کودکان و نوجوانان به سمت فضای مجازی و تلویزیون خواهد بود.
هرچند استفاده هدفمند و مناسب از فضای مجازی اگر به امری مداوم تبدیل نشود میتواند مفید بوده و ایجاد انگیزه برای تجربههای مناسب و افزایش دانش روز باشد، اما بواسطه جذابیتهای بصری و ارتباطی تبدیل شدنش به عادت یکی از معضلاب اجتماعی خواهد بود.
آنچه بسیاری از فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی بر آن تأکید دارند تبدیل شدن مطالعه به یک عادت از سنین کودکی است و این خواندن و مطالعه باعث تقویت مهارتهای گوناگون در مخاطب کتاب خواهد بود.
کتاب یکی از عواملی است که بستر دیدن، شنیدن، تخیل و تجربه را برای مخاطب فراهم میکند. اصل هر چه بیشتر بهتر، شاید در مورد هر چیزی صدق نکند؛ اما مسلماً برای کتاب صادق است. با کتاب بدون هزینه و مشکلات خروج و تأثیرات عوامل اقتصادی میتوان زندگیهای گوناگون را تجربه کرد.
اما اینبار هم به نظر میرسد خانوادهها باید برای این معضل راهکار پیدا کنند. قیمت کتاب بالاست و امکان خرید تعداد زیاد کتاب امکانپذیر نیست. پس با وجود در دسترس نبودن کتابخانه عمومی؛ باید خودشان دست به کار شوند. یکی از راههای ممکن، ایجاد کتابخانه محلی یا کتابخانه در آپارتمانهاست. این اتفاق علاوه بر حس همکاری و تعلق میتواند به ایجاد حس مشارکت جمعی بینجامد.
هر عضو این گروه میتواند یک کتاب مناسب اهدا کند و با ایجاد امکان مبادله کتاب هزینه کمتری به خانوادهها تحمیل شود. در این مورد میتوان کار را به دست بچهها سپرد و یکی از بزرگترها صرفاً بهعنوان همراه یا تسهیلگر در کنار بچهها قرار بگیرد تا بچهها علاوه بر امکان بروز خلاقیتهای فردی و جمعی، مسئولیتپذیری و همراهی را یاد بگیرند.
در شرایط موجود و محدودیتها و فاصلهگذاری اجتماعی هم این کار امکانپذیر است، فضاهای مجازی برای گفتوگو درباره کتاب و ایجاد گروه مهیاست و بچهها فرصت دارند که بخوانند، کاردستی بسازند و ایدههایی را که دارند عملی کنند.
راهنما یا تسهیلگر گروه با همراهی و نظر اعضا میتواند با مراجعه به فهرستهای کتاب از جمله شورای کتاب کودک، لاکپشت پرنده، جشنواره رشد، کتاب سال جمهوری اسلامی و... فهرستی انتخاب و تهیه کنند. این کار میتواند در بین محلهها هم اتفاق بیفتد و کتابها بهصورت چرخشی در محلهها بچرخد. اینطوری با هزینه کمتر، تعداد کتاب بیشتری خواهیم داشت.
امیدواریم این راهکارهای کوچک و گپ و گفت درباره کتابهای کودک و نوجوان بتواند به همه ما کمک کند تا به کمک و همراهی هم قدمی در راه افزایش سرانه مطالعه برداریم.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#اکبر_طبری
سومین جلسه دادگاه اکبر طبری برگزار شد و این بار هم دفاعیات طبری، حرفهای وکیلش و رقمهای رشوههایی که طبری متهم به دریافت آنهاست واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی همراه داشت. عکسهایی از ورود طبری به سومین جلسه دادگاه و در حالی که داشت عکس خود را در صفحه اول روزنامه «آفتاب یزد» میدید توسط کاربران بازنشر میشد و خیلیها درباره حرفهای طبری و ادعاهایش نوشتند: «اکبر طبری محبوب دل متهمان اقتصادی. کارش هم تکذیبه! این پول و املاک رو هم از حقوق ماهانهاش بهدست آورده»، «در ماجرای اکبر طبری محبوب قلوب متهمان اقتصادی شجاعت نماینده جوان دادستان رسول قهرمانی ستودنی است.»، «خدای انکار اکبر طبری فرمودند: تمام جا به جایی وجوه بین خودش و مشایخ برای ساخت و ساز بوده. پ ن: متهم کاخ سفید رو ساخته، ما خبر نداشتیم»، «فکر میکنم اکبر طبری در خواب بهار مونده اینجور که همه رو انکار میکنه»، «میدونی 8 میلیارد سال 84 یعنی چی؟ یعنی حساب که میکنم برق از کلهام میپره»، «باورتون میشه اکبر طبری تو یه مورد فقط در سال 84 بیشتر از ۸ میلیارد تومان دستمزد قرارداد(رشوه)گرفته؟ آقای طبری! بسه دیگه ما رو نخندون رفیق پولدار که هیچ، غول چراغ جادو هم همچین آرزویی رو برآورده نمیکنه»، «اکبر طبری تا به حال نه اتهام رشوه رو قبول کرده نه پولشویی و نه اختلاس رو. تنها چیزی که قبول کرده این بوده که دوستانی داره بهتر از برگ درخت که دعایش گویند و هر چیز که بخواهد به نامش بکنند.»، «دلیل اصلی رشد امثال غلامرضا منصوری و اکبر طبری، ضعف و عدم سعه صدر مدیرانی است که به جای نصب عناصر توانمند، انقلابی و ملتزم به قانون، از مهرههای بله قربانگو، ضعیف و چاپلوسی بهره میگیرند که خوشایند بالادست را بررضای الهی ترجیح میدهند تا درحاشیه امن، سوءاستفاده کنند!»، «بابا این بنده خدارو اشتباهی گرفتن! رفاقتی براش کارخونه خریدن، زمین تو لواسانات دادن، دیگه پولشویی رو که رفاقتی نمیشه که! این آدم داره از رفاقت ضربه میخوره»، «واقعاً آقای قهرمانی یک تنه طبری رو بیچاره کرده تا اینجای کار!»، «فارغ از هرچیزی، دیالوگها، رفتار، منش و حتی نحوه نگاه کردن طبری از اینکه او یک آدم بشدت سطحی است حکایت میکند. بعد این آدم بیست سال مسئولیت داشته. کله آدم سوت میکشد»، «طبری از سال ۸۴ تا ۸۶ حدود 5/8 میلیارد تومن رشوه فقط در یک فقره پرونده دریافت کرده.حباب واقعی طبریه، نه بورس»، «جا داره طبری عنوان پرروترین و وقیحترین مفسد اقتصادی رو بگیره».
زباله گردی ممنوع
دیروز معاون شهردار تهران اعلام کرد زباله گردی توسط کودکان در تهران ممنوع است و از مردم خواست زباله گردى کودکان را به سامانه ١٣٧ اطلاع دهند. با توجه به اینکه تازه روز مبارزه با کار کودکان را پشت سر گذاشتهایم و کاربران زیادی در شبکههای اجتماعی هر روز درباره کار کودکان و خطرات زباله گردی برای آنها مینویسند، این خبر بازتاب زیادی داشت. البته نگاهها به این تصمیم چندان مثبت نبود: «طرح خوبیه ولی به نظرم روند زباله گردی و جداسازی پسماند خشک با روش فعلی، باید کامل تغییر کنه. بحث منع بهکارگیری کودک نیز طرح خوبی است به شرط آنکه مشکلات پیرامون آن و عوارض احتمالی نیز کامل دیده شود تا مشکل به شکل حادتری در جای دیگر خود را بروز ندهد.»، «کودک کار، محصول یک فرآیند است؛ فرآیندی که منجر به افزایش اختلاف طبقاتی و توزیع کمتر عادلانه ثروت درجامعه شده؛ عامل و متهم اصلی فقر جامعه است. با این بخشنامه، صورت مسأله را پاک کردید؛ اما با فقر خانواده آن کودک چه میکنید؟»، «بهتر نیست بری با یه زباله گرد حرف بزنی بگی چرا زباله گردی چرا نمیری کارگری؟ ببین چی جواب میده. کاغذ، کارتن، شیشه ،آهن، پلاستیک، آلومینیوم، مس همه اینها قیمت خوبی دارن که تو آشغال همه خونهها هست. دو برابر کارگر درآمد دارن»، «اگر عزمی برای پایان دادن به زباله گردی کودکان وجود دارد، نیازی به گزارشهای مردمی نیست. متأسفانه درهر جای شهر دیده میشوند فقط کافی است بخواهید. محل مراکز دپوی زباله مشخص است. مأموران انضباط شهری این بچهها را با اسم و مشخصات میشناسند چون هرروز بارشان را میگیرند و فحش وکتک نثارشان میکنند»، «زباله گردی کودکان در تهران ممنوع شد یا کلاً کارکردن کودکان ممنوع شد؟! یعنی بچهها فقط از جمعآوری مواد بازیافتی منع شدن ولی اجازه گدایی یاهر کار زیان آور دیگری رو دارن؟»، «معاون شهردار تهران گفته زبالهگردی کودکان ممنوع است. میبینید چقدر ساده و سریع یک مشکل رو حل میکنن؟! ممنوع شد. حل شد!»، «چرا تنها در تهران؟! کودکان شهرهای دیگه که ساعت ٢ شب توی شهر دنبال نون میگردن چه فرقی دارند؟!»، «شهرداری تهران گفته از این به بعد زباله گردی کودکان ممنوع. آقای شهردار! به جای این سنگ های بزرگ که نشونه نزدنه بیا بین کودکان زباله گرد دستکش خوب توزیع کن تا گرفتار انواع بیماری نشن و به دیگران هم منتقل نکنند؛ مرحله به مرحله پیش بروید تا برسید به ممنوعیت زباله گردی»، «زباله گردی کودکان رو ممنوع کردن و نمیزارن دیگه کودکان وارد این کار بشن ولی خب حتماً منبع درآمد دیگهای قراره براشون در نظر بگیرن دیگه درسته؟».
فیلمتئاتر سه نمایش آخر علی رفیعی بزودی منتشر میشوند
از خاطرات کابوسها تا خانه برناردا آلبا
رضا موسوی
مدیر بخش تصویری
خبر خوب برای علاقهمندان به آثار علی رفیعی اینکه بزودی سه اثر متأخر این کارگردان صاحبنام یعنی «خاطرات و کابوسها»، «یرما» و «خانه برناردا آلبا» در قالب فیلمتئاتر و روی دیویدی در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت. در این مسیر ما با چالشهایی روبهرو بودیم که خوشبختانه توانستیم با کمک دوستان از پس آنها بربیاییم. بهعنوان مثال تئاتر «خاطرات و کابوسهای یک جامه دار از زندگی و قتل میرزا تقی خان فراهانی» فیلمبرداری شده بود اما پراکنده و نامنسجم بود و تنظیم و صدابرداری مجزا نشده بود. از سوی دیگر «یرما» ایراداتی داشت که باید برطرف میشد و کار پایانی هم خانه «برناردا آلبا» بود که کارهای فیلمبرداری آن را خود من با مشورت کارگردان اثر انجام دادم و در مجموع کارهای فنی هر سه اثر با مشاوره و کمک حمید پورآذری به پایان رسید و بزودی وارد بازار خواهد شد. در مورد کار آخر هم که مجری طرحش ستاره اسکندری بود پیوندی بین من، آقای پورآذری و خانم اسکندری برقرار شد تا کار به نتیجه مطلوبی برسد. «خاطرات کابوسها» همانطور که آمد، مشکلاتی در حوزه صدابرداری داشت و همین مسأله باعث شد پروسهای طولانی برای آمادهسازیاش طی شود و برای این کار مجبور شدیم صدای راشها را از نسخههای مختلف استخراج و تدوین کنیم تا با این شکل تدوین صداها به کیفیت قابل قبولی برسد. در مورد «یرما» و «خاطرات و کابوسها» نسخههای تصویری موجود، فیلمهایی بود که همانزمان گرفته شده بود و جناب رفیعی هم تقریباً در جریانشان بود. بهعنوان مثال «خاطرات و کابوسها» با پنج دوربین و طی دو روز اجرا فیلمبرداری شده بود و کاری که انجام شد این بود که به غیر از مسأله صدا، مجموعه تصاویری بهدست آمده از این دو روز اجرا را هم باید تدوین میکردیم. کار بسیار سختی بود اما چون تنها منبع ما همین نسخهها بود جناب رفیعی هم به همه وسواسش با ما همراهی بسیاری کرد. برای تصویربرداری «خانه برناردا آلبا» چندین جلسه با آقای رفیعی برگزار کردیم تا او را در جریان کم و کیف و نحوه فیلمبرداری قرار بدهیم. در نهایت یکی از روزهای پایانی اجرا را برای فیلمبرداری انتخاب کردیم چون معتقدیم زمانی باید فیلمبرداری انجام شود که کار به پختگی کامل در اجرا رسیده و حس بصری کار درست به بیننده منتقل شود. «خانه برناردا آلبا» با هشت دوربین فیلمبرداری شد و نظرات دکتر را هم گرفتیم تا کار را بهصورت خاصتری فیلمبرداری کنیم و در نهایت فیلمبرداری و صدابرداری بهصورت حرفهای انجام شد و حتی برای اصلاح رنگ و نور و پلتفرمهای مختلف هم نظر دکتر را جویا شدیم و در نهایت کار نهایی شد. تئاتر یک مسأله زنده است و چون دکوپاژی در فیلمتئاتر اتفاق نمیافتد، شاید به عقیده بسیاری آن کیفیتی که مدنظر است اتفاق نیفتد و طبیعی هم هست اما به هر صورت این اجرا با حضور تماشاگر روی صحنه رفته و در نهایت آقای رفیعی هم به نتیجه کار راضی بودند. نکته پایانی که باید به آن اشاره کنم این است که مسأله حقوقی این سه اثر هم بهدلیل آنکه تهیهکننده مشخص دارند به شیوه درست و استاندارد پیش رفته و حق و حقوقها پرداخت و مثلاً تولید محتوای کاری مثل «برناردا آلبا» زیر نظر خود تهیهکننده انجام شده است. آثار قرار نیست در ویاودیها منتشر شود و بهصورت دیویدی در اختیار مخاطبان قرار میگیرند که تابع شرایط و ضوابط خاص خود است. هر سه اثر بهصورت همزمان امروز در مرحله تکثیر هستند و شرکت انتشارات صوتی تصویری نیداوود آنها را به دست مخاطبان و علاقهمندان تئاتر خواهند رساند.
نجواهای صوفیانه در «شمس جان»
فؤاد توحیدی
پژوهشگر موسیقی نواحی
من براین باورم آلبوم «شمس جان» در سالهای اخیر یکی از آثارکم نظیر موسیقی ایران است؛ حکایت عاشق شدن پادشاه برکنیزک و روایتی زیبا از دفتر اول مثنوی مولانا؛ جلالالدین محمد بلخی است. آلبوم موسیقی «شمس جان» به آهنگسازی عماد توحیدی است و خوانندگی آن را داوود آزاد و شعرخوانیاش را عبدالجبار کاکایی انجام داده است.البته نوازندگی رباب این کار را من برعهده داشتهام. فارغ از اینکه خالق این اثر برادرم است، به عقیده من اثری جدید و متفاوت بوده و بسیار به آن علاقهمندم و پیشنهاد میکنم مخاطبان موسیقیهای عرفانی و صوفیانه این کار را حتماً بشنوند. این آلبوم شامل هشت قطعه آتش، خیال، ادب، لقا، شمس، راز، ندا و وصال است که از سوی مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شده و در مثلث دکلمه آواز و تصنیف اشعار مولانا را به گونهای نو رمزگشایی میکند. افکتهای سماع گونه و نوای سحرآمیز نی در ابیات زیبای مولانا این کار را نوستالژیک کرده است و علاقهمندان و مخاطبان به آموختن مثنوی معنوی حضرت مولانا یا کسانی که تجربه سفر به قونیه را داشتهاند و بر سر مزار این شاعر بزرگ رفتهاند از شنیدن این کار حتماً لذت بیشتری خواهند برد. داوود آزاد خواننده این اثر هم بسیار قلندرانه و صوفیانه این کار را اجرا کرده و بهنظر من تفاوت موسیقی کلاسیک ایرانی با موسیقی صوفیانه در این اثر بسیار مشهود است چرا که موسیقی صوفیانه در قید و بند لحن و ریتم خاصی نبوده و رها و آزادانه مسیر خود را طی میکند.
به نام تاریخ
26 خرداد
امروز هشتاد وهشتمین روز از سال 99 است. در روزهای پایانی فصل بهار هنرمندانی متولد شدند و هنرمندانی درگذشتند که یادی از آنها میکنیم.
تولدها
هانیبال الخاص: هم نامش متفاوت بود هم کارش. هانیبال الخاص نقاش و منتقد آثار هنری بود و از سوی دیگر در ترجمه و نویسندگی هم دستی داشت. او سال 1309 در چنین روزی در کرمانشاه به دنیا آمد و بهعنوان یکی از نقاشان نوگرای معاصر ایران نامش را ثبت کرد. او نقاشی را از جعفر پتگر یاد گرفت و آنچنان به هنر علاقه داشت که تحصیل در رشته پزشکی را رها کرد و نقاشی خواند. نقاشیهای فیگوراتیو هانیبال الخاص از آثار مهم او و هنر مدرن ایران است اما جالب است بدانید که او شاعر هم بود و دوبیتی، هایکو، قصیده و غزلهای زیادی از او به جا مانده است. ضمن اینکه 150 غزل از حافظ را به زبان آشوری ترجمه و همراه نقاشیهای خودش منتشر کرد.
ناصر هوشمند وزیری: مجسمه ساز ایرانی سال 1325 در همین روز متولد شد و نامش بهعنوان نخستین مجسمه ساز ایران که با فایبرگلاس آشنا شد و کار کرد ثبت شد. او در سالهای فعالیتش بیش از 300 مجسمه ساخت که 50 مجسمه از او را در پارک جمشیدیه تهران میتوانید ببینید. مجسمههایی مانند شهریار، ستارخان و دستهای آبخوری. البته آب نمای پارک ساعی و مجسمههای حیوانات این پارک هم از آثار اوست. استفاده از مواد دورریختنی و بازیافتی یکی از ویژگیهای مجسمههای اوست. تنها موزه خصوصی ایران هم توسط وزیری بهنام «غارموزه وزیری» تأسیس شد که در کوههای لواسان تهران حفر شده و در نهایت وزیری در همان موزه خودش به خاک سپرده شد.
باقر صحرارودی: مخاطبان او را بیشتر با بازی در سریالهای تلویزیونی و نقشهای طنز میشناختند اما صحرارودی در طول دوران فعالیتش نقشهای به یادماندنی در فیلمهایی چون «سگ کشی» به کارگردانی بهرام بیضایی و «آبادانیها» به کارگردانی کیانوش عیاری بازی کرده بود. او علاوه بر بازیگری، کارگردانی و تهیه کنندگی را هم در کارنامه هنری اش داشت. باقرصحرارودی ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۱ به دنیا آمد.
آلبرتو سوردی: تولد بازیگر ایتالیایی که دوبلور نقش اولیور هاردی در فیلمهای «لورل و هاردی» به زبان ایتالیایی بود، امروز است. او سال 1920 به دنیا آمد و نامزد، راه بندان، شاهد، تظاهرات عمومی، ساخت ایتالیا، همسرم و نعلبکی بالدار از فیلمهایی است که سوردی در آنها بازی کرده است. او فیلمهایی چون زوجها، یک ایتالیایی در امریکا و دود لندن را هم کارگردانی کرده است.
هری لنگدون بازیگر امریکایی هم در این روز به دنیا آمده است.
درگذشتها:
منصوره حسینی: این بانوی نقاش ایرانی سال 1305 به دنیا آمده و لیسانس نقاشی را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گرفته بود. او که بهعنوان نقاشی نوگرا شناخته میشد تحصیلاتش را در ایتالیا ادامه داد و سال 1325 بهعنوان یکی از نخستین هنرمندان ایرانی در دوسالانه ونیز شرکت کرد. نمایشگاههایی از آثار او در تهران، ونیز و رم برگزار شدند و چند جایزه در مسابقههای ثبت زیباییهای رم و نمایشگاه ملی هنر معاصر برد. البته حسینی علاوه بر کشیدن نقاشی به نوشتن نقد بر آثار هنری هم شهرت داشت. او سال 91 در چنین روزی درگذشت اما پیکرش حدود دو هفته بعد از مرگ توسط یکی از همسایگانش در خانهاش کشف شد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
پیام تسلیت سیدعباس صالحی برای درگذشت محمدعلی کشاورز
-
با کتابها سفر کنیم
-
شهروند مجـــازی
-
از خاطرات کابوسها تا خانه برناردا آلبا
-
نجواهای صوفیانه در «شمس جان»
-
به نام تاریخ
اخبارایران آنلاین